دختري كه اسم نداشت

ساخت وبلاگ
چهشباايي  كهزدمقدمپياده كهتنهاابودمهرشب شايدبيادش  بهيااادش ميوفتمهرشب غمگينوخسته كاشبخوادش  قلبيكاينجاشكسته منموندمودردوغمام ...... نوشته شده در دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۶ساعت 21:22 توسط فرشته نجات| دختري كه اسم نداشت...ادامه مطلب
ما را در سایت دختري كه اسم نداشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1dokhtarikeesmnadasht5 بازدید : 34 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 8:02

بی من مرو به سفر از گریه ام مگذر! ای بی تو من نگران، از من گلایه مکن.... مرا بگیر آتشم بزنو جان بده به منو در سپیده جان روشن باش! مرا ببین ای که بی تو منم بی تو میشکنم ای تمام جهان با من باش ....... نوشته شده در دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۶ساعت 21:28 توسط فرشته نجات| دختري كه اسم نداشت...ادامه مطلب
ما را در سایت دختري كه اسم نداشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1dokhtarikeesmnadasht5 بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 8:02

كاش حداقلش ! سكوتت مرحمي باشه براي دردات.... مرحمي با "ح جيمي" نه  " هـ دوچشم"... مرحمي كه بتوتي بذاري روي قلبت، تا ارومترش كنه! نه كه آشوبتر....  (فرشته نجاتي كه ديگه نيست) نوشته شده در چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ساعت 4:51 توسط فرشته نجات| دختري كه اسم نداشت...ادامه مطلب
ما را در سایت دختري كه اسم نداشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1dokhtarikeesmnadasht5 بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 8:02

آدمهایی_که_مینویسند آدمایی که جای حرف زدن می نویسن، خطرناکن! درست مثل همون مصدومایی که خونریزی داخلی دارن و ناغافل خط ممتد، سوت می کشه رو مانیتور زندگیشون ... بی درد و بی علامت!آدمایی که می نویسن مدت مدیدی توو سکوت بودن، توو انزوای دسته جمعی، از همونایی که مثل همون کلانتر کارتونی دوران بچگی مون،هیچکس نمی فهمه چی میگذره توو قلب طلایی یی که پشت ستاره ی حلبی چهره شون پنهون کردن...آدمایی که می نویسن ، اونقدر می نویسن تا یه روز جوهر احساس شون خشک بشه و بعد خودشون می شن نقش اول قصه های ناتموم بقیه... درست مثل مجنون که اونقدر "مشق نام لیلا " کرد که بالاخره مرد! آره؛ مرد!آدمایی که جای حرف زدن می نویسن، آلارم نمی دن؛ سوپاپ اطمینان هم ندارن.. فقط یهو می ریزن...کاملا یهو! دختري كه اسم نداشت...ادامه مطلب
ما را در سایت دختري كه اسم نداشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1dokhtarikeesmnadasht5 بازدید : 23 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 1:22

بانو گوشيت را برندار يك پيامهاى عاشقانه اى هست فقط تو را از پا درمى آورد آنوقت تو مى مانى و جاى خاليش باور كن جاى خالى كسى هرگز فراموش نمى شود فقط پاييز مى شود و به دلت مى ماند دختري كه اسم نداشت...ادامه مطلب
ما را در سایت دختري كه اسم نداشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1dokhtarikeesmnadasht5 بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 1:22

بازم رفت ! هميشه ميره ، انگاري عادت داره به يك دفعه اي ناپديد شدن و گاهي اوقات هم يك دفعه اي اومدن و غافل گير كردن ! انگار كه مثلا فقط به فكر احساست خودش باشه و ديگران رو ناديده بگيره ... بعضي آدما نه تنها توي تاريكي زندگي مي كنن بلكه يه بيماري هم دارن به اسم "شب كوري " كه باعث ميشه هيچ كس و هيچ چيز رو نتونن ببينن . يعني تاريكي مطلق ! مثل اين ميمونه كه هم شب باشه و هم چراغ ها خاموش . يعني يه تاريكي انتخابي ! حتي اگر سعي كني براش پرنورترين ستاره هم باشي باز هم تو رو نخواهد ديد چون چشم ظاهر كه همه چيزي رو ميبينه اما بعضي چيز ها رو بايد با دلت ببيني ، حسش كني . و الا دو جفت چشم رو كه همه دارند اما چيزي كه اين روزها پيدا كردنش سخت شده درك همون چيزيه كه با چشم ميبيني... دختري كه اسم نداشت...ادامه مطلب
ما را در سایت دختري كه اسم نداشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1dokhtarikeesmnadasht5 بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 1:22

چند روز پیش به اشتباه وارد خیابانی فرعی شدم و به دلیل یکطرفه بودن آن مجبور به طی چند خیابان دیگر و مسافتی طولانی تر گشتم، پشت ترافیکی سنگین ماندم و به تَبَعِ آن یک قرار کاری را از دست دادم...ماجرای آن روز مرا به فکر انداخت که ‌این یکطرفه های لعنتی عجب دردسر ساز و وقت گیرند، حالا میخواهد یک خیابان باشد یا از آن بدتر یک احساس...یک روز به خودت می آیی و می بینی درگیر و دارِ حسی تازه همچون پیراهنی آویزان از بندِ رخت تاب میخوری و با هر بار پایین آمدن، بیشتر اوج میگیری... اما خیلی زود متوجه میشوی این رقص روی بندی ست که از یک طرف رهاست...با علم بر این، همچنان به سمت جاذبه ای نامرئی در نوسانی، تاب میخوری و تب میکنی و هذیان میبافیخواستن از تمام سلول هایت فریاد میزند اما از بیرون، فقط هذیان گویی عرق کرده ای...گاهی این خواستنِ بینوا آنقدر به دیواره های خودداری ات می کوبد که بی طاقت میشوی و زبان باز می کنیو جوابی که میشنوی در کمال ادب و احترام و صمیمیت جنونی یاس بار برایت به همراه دارد و یک تلخی ناخوشایند در پس زمینه لحظه هایت...وقتی حسی به کسی داری و او همان حس را به تو ندارد یقه چه کسی جز خودت را دختري كه اسم نداشت...ادامه مطلب
ما را در سایت دختري كه اسم نداشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1dokhtarikeesmnadasht5 بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 1:22

میدانم برای من نیستی...
اما
دلی که تنگ باشد
این حرف هارا نمیفهمد...
مهربان تر از من دیدی نشانم بده
کسی كه
بارها بسوزانیش
و باز هم با عشــق نگاهت کند..!

دختري كه اسم نداشت...
ما را در سایت دختري كه اسم نداشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1dokhtarikeesmnadasht5 بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 1:22